رحا مدیا | طیبه زاهدی
جناب هادی سروش در پیامی سکانداران جامعه را موظف به مدارا با مردم و خصوصاً با جوانان و بالاخص در مسأله امر به معروف و نهی از منکر میدانند و این مسأله را سیره پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهلبیت(ع) معرفی کردند و عدم مراعات این مسأله را باعث ایجاد لطمه در دین میدانند و بهبیان مواردی از سیره پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت(ع) میپردازند. ایشان حتی مواردی از مدارای امامحسین(ع) را در جریان قیامشان برشمرده و معتقدند برای اینکه زندگی ما در جامعه عطر و بوی حسینی(ع) بگیرد باید به تأسی از ایشان اهل رفق و مدارا باشیم.
در پاسخ باید عرض کنیم که بله در بررسی سیره عملی پیامبر گرامی اسلام(ص) و اهلبیت(ع) در برخورد آن حضرات با مخالفان، باید گفت: با توجه به وظیفه اصلی آن بزرگواران مبنی بر هدایت جامعه بهسوی سعادت و کمال و ابلاغ پیام الهی، اصل اساسی حاکم بر رفتار آنها، بهخصوص پیامبر اسلام(ص)، اصل رحمت، محبت و شفقت بود؛ یعنی تا آنجا که ممکن بود، پیامبر مدارا مینمود و از خطاها چشمپوشی میکرد. اما وقتی مخالفان، اساس دعوت پیامبر(ص) و اصول تغییرناپذیر دین را هدف قرار میدادند و به اقدامات عملی در این راه دست میزدند دیگر مدارا و مسامحه جایی نداشت و این نوع برخورد همواره در راستای حفظ دین و هدایت مردم صورت میگرفت، همان گونه که امامحسین(ع) نیز هدف اصلی قیام خود را همین مسأله میدانستند و در این راه تسامح و تساهل به خود راه نداده و تا پای جان بر آن پافشاری کردند.
از جمله مواردی که پیامبر گرامی اسلام(ص) در آن مدارا و مسامحه را جایز نمیدانستند میتوان به گزینههای زیر اشاره کرد:
انعطاف ناپذیری در برنامههای دینی؛
برنامهها و تعالیم دینی انبیا اعم از عقاید، احکام و اخلاق که با ادله قطعی جزء دین شمرده میشوند بههیچوجه قابل تسامح نیستند و به این بهانه که مورد پذیرش مردم نمیباشند و دردسرساز و مشکل آفرین هستند، نمیتوان آنها را مورد مسامحه قرار داد.
عدم تساهل در حدود الهی؛
از نظر اسلام، اقدام مخالفان اگر منافع شخصی انسان را بهخطر اندازد و عفو و مدارا، ظلمپذیری و ذلّت نباشد، شایسته است انسان شیوه مدارا و تساهل در پیش بگیرد. اما اگر اقدام مخالفان در تعارض با حدود الهی باشد، چون انسانیّت انسان در گرو رعایت حقوق الهی میباشد، مسامحه جایی ندارد و باید به اقدام عملی روی آورد. مهمترین اقدام عملی که در اسلام تأکید فراوانی بر آن شده «امر به معروف و نهی از منکر» است که دارای شروط و مراحلی است. اما کمترین ثمره آن نظارت عمومی و حراست از احکام و حدود الهی است.
حضرت علی(ع) میفرماید: «مسلمانی که شکسته شدن حدود الهی را ببیند، اما واکنشی از خود نشان ندهد، مردهای است بین زندگان.»
مهمترین وظیفه حکومت اسلامی و فلسفه تأسیس آن اجرای احکام و حدود الهی است. از اینرو، برخورد قاطع پیامبر بهعنوان حاکم اسلامی در صدر اسلام با متخلّفان را شاهدیم و در آیات قرآن نیز بر اجرای احکام و حدود الهی تأکید شدهاست؛
عدم تسامح در عدالت اجتماعی و حقوق مردم؛
مانند غارتگران اموال بیت المال و اخلالگران امنیت اجتماعی؛ هدف کلی ادیان الهی برقراری موازین عدالت اجتماعی است تا زمینه تکامل اخلاقی و معنوی همه افراد پدید آید. در مواردی که حقوق شخصی مطرح هستند، میتوان تسامح نمود، اما جایی که عدالت اجتماعی و حقوق افراد دیگر مطرح است، تسامح در کار نیست و باید با قاطعیت برخورد نمود.
که البته مسأله حجاب و عدم رعایت شئون اخلاقی نیز بهنوعی شامل همه موارد فوق میشود و علاوه بر بحث تخلف قانونی بودن آن نباید در برخورد با ان به هیچعنوان دچار تغافل و تساهل و تسامح شد. چرا که مسأله عفت عمومی و حجاب هم از احکام دین و هم از حدود الهی و هم در صورت عدم رعایت باعث اخلال در امنیت و حقوق عمومی افراد میشود.