رحا مدیا | زینب تختی
یکی از حربههای دستگاه جاهلیت از صدر اسلام تاکنون، تحریف شخصیتهای والا بوده است. ام الائمة خدیجه کبری سلاماللهعیها در این میان از بزرگانی هستند که در ابتدای امر پژوهش در مورد این شخصیت عظیمالشأن خط تحریف سنگین نسبت به ایشان بسیار نمود دارد. درباره برخی جزئیات زندگی ایشان نقلهای متعددی مطرح شده که در موارد بسیاری با یکدیگر در تناقض هستند و این امر مظلومیت این بانوی جلیله را دو چندان میکند.
در میان تاریخ پژوهان و اندیشمندان معاصر رهبر انقلاب با خلق اثر فکری عظیم انسان 250 ساله از خط تعلیق فکری رفتاری اهل بیت رونمایی نمودند. نگاهی که پیش از آن در میان گرد و غبار تاریخ مورد غفلت واقع شده بود. ایشان ائمه اهل بیت را به مثابه یک انسان مبارز معرفی میکنند که به اقتضای شرایط در مواجهه با خصم تصمیمات متناسب را اتخاذ میکند.
ام الائمة خدیجه کبری با توجه به شواهد تاریخی سر سلسله مبارزه با جاهلیت و طواغیت فکری فرهنگی زمان خویش هستند. ایشان که در اوج قله عفت بهشمار میروند و طاهره قریش نامیده میشدند در راستای شکستن ساختارهای جامعه جاهلی از مال و آبرو جایگاه و.. هیچ دریغ نکردند.
تغییر مناسبات جامعه جاهلی و تبدیل آن به اساس ایمانی نیازمند زمانی طولانی و تدریج بود تا انگارههای غلط شکل گرفته در اذهان بهمرور دچار تحول شوند. اما خدیجه کبری این تحول را به یک باره صورت دادند و این امر برای دستگاه فکری جاهلیت چنان سخت افتاد که در عرصه اجتماعی دست به طرد این شخصیت والا زدند و در عرصه فکری قلمها برای بازنمایی وارونه این بانو به کار گرفته شدند.
در نقلهای تاریخی آمده است که همه قریش راغب به ازدواج با خدیجه بودند و اگر امید داشتند که خدیجه آنها را رد نمیکند مال فراوان خرج میکردند تا به این آرزوی خویش برسند. چگونه میتوان پذیرفت شخصیتی با چنین جایگاه اجتماعی و در نهایت عفت و حیا پیش از این دو بار به ازدواج اشخاصی مجهول که جز اسمی در تاریخ از آنها نیامده است در آمده باشد؟
خدیجه کبری در حالی ازدواج با رسول اکرم را پذیرفتند و بلکه طبق برخی از نقلها خود با واسطه پیشنهاد این وصلت مبارک را دادند که از جهت مکنت مالی سیده قریش لقب گرفته بودند. مالی که برای ثروتمندان آن روز جز تفاخر و تکبر نمیآورد، با اقدام این بانوی والا به مؤلفهای برای قدرت اسلام جوان تبدیل شد. مالی که رسول اکرم آن را یکی از دو رکن استواری اسلام نوپا در آن زمان عنوان نمودند.
مبارزه فکری فرهنگی خدیجه کبری محدود به تغییر فهم و جایگاه ارزشی زن آن روز نمیشود بلکه ایشان با سیادت جاهلیت و ارزشهای موجود آن به تقابل پرداختند. در جامعهای که ارزش بر مدار ثروت و شهوت بنا نهاده شده بود با برگزیدن ایمان و تقوا حیات طیبه را به نمایش گذاردند.
منزل ایشان پیش از اسلام شاخص در میان شهر و محل رفت و آمد نیازمندان و حل مشکلات ایشان بود. بعد از ازدواج با حضرت رسول ایشان مورد سرزنش اهالی شهر بهخصوص زنان واقع شدند. بهگونهای که نقل شدهاست که بههنگام تولد فرزندان ایشان زنان حاضر بهکمک به ایشان نشدند و تا پایان عمر شریفشان با ایشان قطع ارتباط نمودند. این طرد دلیلی جز مبارزه با خط فرهنگی عمیق جاهلی نداشت.
رسول اکرم همواره میفرمودند مهرورزی خدیجه روزی من شد. این بانوی عظیمالشأن خود را خاکسار حریم نبوت عنوان مینمودند و حتی از درخواست مستقیم از پیامبر حیا میکردند و در پایان عمر شریفشان از قصور در حق ایشان طلب حلالیت مینمودند. بانویی که دخترشان صدیقه اطهر را واسطه قرار میدهند تا از پدر بخواهد که ردایی که هنگام نزول وحی به تنشان بوده را کفنشان قرار دهد و بعد از اجابت این درخواست آنقدر خوشحال میشوند که از آن به سرور عظیم یاد شدهاست.
رسول اکرم در پاسخ به حسادت و شماتت برخی همسران خود نسبت به خدیجه کبری میفرمودند: «أَیْنَ مِثْلُ خَدِیجَةَ صَدَّقَتْنِی حِینَ کذبنی النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِی عَلَی دِینِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُبَشِّرَ خَدِیجَةَ بِبَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِیهِ وَ لَا نَصَب.» مثل خدیجه پیدا نخواهد شد. خدیجه در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند، مرا تصدیق نمود، و مرا با ثروت خود برای پیشرفت دین خدا یاری نمود. خدا به من دستور داد خدیجه را به قصر زمرّدی که در بهشت دارد و هیچ رنج و زحمتی در آن نیست بشارت دهم.
اهل بیت در خطابههای حساس، خود را ملزم بهبیان انتسابشان به خدیجه کبری میدانستند. این امر فارغ از جایگاه و جلالت و طهارت آن بانو نشان از شاخص بودن ایشان در آن روزگار دارد. شاخصی که دستگاه فکری جاهلیت آن را برنمیتافت و سعی در غبار آلود کرد آن داشت. ما به آن حضرت بسیار مدیونیم.کاش توفیق شناساندنشان به خود و دیگران روزیمان شود.