به گزارش رحا مدیا، سیدامیر سخاوتیان در یادداشتی با عنوان «از انفعال تا راهبری؛ نگاهی به مواجهه حوزه علمیه با هوش مصنوعی» به نقد یادداشت «حوزههای علمیه؛ از تحریم میکروفون تا هوش مصنوعی!» پرداخت.
متن یادداشت حجت الاسلام سید امیر سخاوتیان را در ادامه بخوانید.
در این روزها برخی از نویسندگان، با استفاده از مرزهای مبهم «شجاعت اقدام» و «ترس»، تصورات ذهنی خود را به جامعه علمی حوزههای علمیه نسبت داده و «شجاعت اقدام» آنان را به گونهای دیگر معنا می نمایند. این دسته از نویسندگان، در متون خود از «ترس» حوزویان نسبت به هوش مصنوعی صحبت نموده و آن را به تحولات پیشین در حوزههای علمیه نسبت میدهد که در آنها ابتدا با واکنشهای منفی و انکاری مواجه و پس از مدتی در نهایت پذیرفته و به کار گرفته میشدند. در این نگاه، گویی «ترس» بهعنوان یک عامل محوری در تغییرات حوزه علمیه به حساب میآید. اما با نگاهی دقیقتر به ماهیت تاریخ تحول در حوزههای علمیه، میتوان به این نتیجه رسید که تحولات صورتگرفته نه ناشی از ترس، بلکه ناشی از روحیه تحولخواهی و آمیخته با شجاعت اقدام، جستجو برای شناخت حقیقت و تلاش برای انطباق با نیازهای نوین جامعه بوده است. در اینجا شایسته است که به چند نکته توجه گردد:
۱- روحیه تحولخواهی در حوزه علمیه:
در تاریخ حوزه علمیه، همواره تحولات بهواسطهی روحیهی اصلاح و انطباق با زمانه رخ داده است. تغییرات در حوزه علمیه بیشتر نشاندهندهی خواستهای برای بازنگری در اصول و روشهای آموزشی و پژوهشی بوده است، تا اینکه بخواهند صرفاً از «ترس» وارد عمل شوند. به عنوان مثال، ورود اینترنت و فناوریهای جدید به حوزههای علمیه، بهویژه در دهههای اخیر، نه ناشی از ترس از عقبماندن از جهان مدرن، بلکه ناشی از میل به بهرهبرداری از این ابزارها برای تسهیل فرآیندهای آموزشی و گسترش دسترسی به منابع علمی و دینی بود. البته هر نوع فعالیت نیازمند شناخت دقیق موضوع است و عدم شناخت موضوع، سبب انحراف در فهم و در نتیجه انحراف در بهره برداری میپردد. از این رو، عقل سلیم حکم می کند که در شرایط عدم شناخت از موضوع توقف نموده و برای شناخت موضوع اقدام کرد.
۲- جستجوی حقیقت و تطابق با نیازهای روز:
حوزههای علمیه بهعنوان مراکزی برای جستجوی حقیقت و نشر علم دینی، همواره با تحولات جدید روبرو بودهاند و بر همین اساس تلاش کردهاند تا بهطور مداوم در مسیر شناخت و درک حقیقت گام بردارند. بهطور طبیعی، وقتی مفاهیم و ابزارهای جدید علمی، همچون هوش مصنوعی، به عرصه علمی و اجتماعی وارد میشوند، حوزههای علمیه نه بهعنوان جزیی از تحولات منفعل، بلکه بهعنوان نهادهایی با روحیه پژوهشگری و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی، به این فناوریها توجه میکنند. در حقیقت، هوش مصنوعی را باید فرصتی دانست برای آنکه حوزه علمیه بتواند به سوالات نوینی که ممکن است در دنیای جدید به وجود آیند، پاسخ دهد.
۳- چالشهای مبتنی بر نیاز به پاسخگویی:
حوزههای علمیه در طول تاریخ همیشه در موقعیتهایی قرار داشتهاند که باید به نیازهای اجتماعی و فرهنگی پاسخ میدادند. در این راستا، فناوریهایی مثل هوش مصنوعی میتواند ابزاری مؤثر برای تحلیل و تفسیر مسائل نوظهور در دنیای امروز باشد. این تغییرات ناشی از ترس از پیشرفتهای فناوری نیست، بلکه برآمده از نیاز به تطابق با روندهای علمی و فکری روز است تا حوزههای علمیه بتوانند نقش مؤثری در ارائه راهنماییهای دینی و فرهنگی داشته باشند.
۴- جایگاه حوزه علمیه در مواجهه با تکنولوژی:
آنچه در گذشته بهعنوان واکنشهای اولیه و انتقادی به نوآوریها نظیر اینترنت یا میکروفون مطرح میشد، باید بهعنوان بخشی از فرآیند طبیعی تطبیق نهادهای علمی با تکنولوژیهای نوین دیده شود. در این فرآیند، حوزههای علمیه نه تنها بهدنبال انکار یا ترس از این ابزارها نبودهاند، بلکه با دقت و تأمل بهدنبال راههای استفاده درست از آنها بودهاند. این روحیه اصلاحطلبانه و جستجوگرانه در عمق تاریخ علمی حوزههای علمیه نهفته است. با این بیان؛ هوش مصنوعی فناور داده هاست و ارزشبار نیز میباشد. از این رو، حوزههای علمیه با موقعیت شناسی دقیق، برای شناخت موضوع و همچنین بهره برداری صحیح از آن، اقدام شجاعانه و زمان شناسانه نموده است که لازمه فقاهت، زمان شناسی است.
حاصل سخن:
در نهایت باید گفت که تحولات حوزه علمیه در مواجهه با فناوریهای نوین، نظیر هوش مصنوعی، نمیتواند تنها بهعنوان نتیجه ترس از پیشرفت یا تحول دیده شود. این تحولات باید بهعنوان نتیجهای از تلاش برای پاسخگویی به نیازهای جدید دینی و فرهنگی جامعه و استفاده از ابزارهای نوین برای تکمیل فرآیندهای علمی و فکری در نظر گرفته شود. این تغییرات نه تنها نشانهای از انفعال یا ترس نیست، بلکه دلیلی بر تداوم روحیه جستجو و تحولی است که همواره در عرصه علم و دین وجود داشته است. همچنین اینجانب که از آغازین روزهای تأسیس «ستاد راهبردی فناوریهای هوشمند حوزه های علمیه» معاونت علمی آن را بر عهده داشتهام، دیدهام که عالمان و محققان دینی مشتاقانه به دنبال شناخت موضوع و اقدام برای بهره وری از آن و همچنین الزامات فقهی و بنیادین آن بوده اند.