رحا مدیا | مهدی عامری
اخیراً آقای فاضل میبدی، از اعضای مجمع خودخوانده مدرسین، بخشی از سخنان آیتالله مکارم شیرازی در دیدار با آقای قالیباف را مورد نقد قرار داده است؛ نقدی که متأسفانه باز هم با همان الگوی تکراریِ بیانصافی، تقطیع، دروغپردازی، فرافکنی و هوچیگری همراه است.
آیتالله مکارم در این دیدار، ضمن بیان نکاتی درباره قانون حجاب، بخش مهمتری از سخنان خود را به مسائل اساسی کشور، از جمله اقتصاد، نظام بانکی، مسکن و مطالبات معیشتی مردم اختصاص داد. ایشان بهعنوان یک مرجع تقلید، از رئیس مجلس خواستند که نسبت به این مشکلات واقعی جامعه بیتفاوت نباشد.
متأسفانه، آقای فاضل میبدی و همفکران اصلاحطلب ایشان، به محض شنیدن نام «حجاب»، دچار حساسیت عجیب و واکنش سیاسی میشوند، گویی فراموش کردهاند که حجاب بخشی از اسلام است. روحانیون منتسب به جریان اصلاحطلب نیز اخیراً همانند سیاستمداران این جریان، در برابر هر سخن و موضع دینی نسبت به حجاب، موضعگیری تند میکنند.
ایشان در اظهارنظری ناقص گفته است که ریشه بیحجابیها در مشکلات اقتصادی است و با مثالی بیوجه، مدعی شدهاند که اگر امام جماعتی بهدست کسی کشته میشود، علت آن مشکلات اقتصادی است؛ پس نباید درباره حجاب سخن گفت!
اولاً این سخن از اساس نادرست است. آیتالله مکارم هم درباره حجاب سخن گفتند و هم درباره اقتصاد. بنابراین نقد فاضل میبدی نوعی بیانصافی آشکار است. آیا مراجع تقلید حق ندارند درباره معضلات فرهنگی جامعه اظهار نظر کنند؟ این همان دیکتاتوری عجیبی است که در رفتار اصلاحطلبان مشاهده میشود!
ثانیاً، بسیاری از آسیبهای اجتماعی قتلهای ناموسی، خودکشیها و فروپاشیهای خانوادگی صرفاً ریشه در فقر ندارند؛ بخش مهمی از این معضلات ریشه در ضعف فرهنگی و فروریختن بافتِ معنایی جامعه دارد. اینگونه نیست که چون مشکلات اقتصادی وجود دارد، پس دیگر نباید دربارهی فرهنگ و حجاب سخن گفت. هر دو حوزه مستقل و در عین حال متداخلاند و باید توأمان مورد توجه قرار گیرند.
اما آقای میبدی! مسئلهٔ معیشت مردم دقیقاً در دایرهٔ مسئولیت چه کسانی است؟ آیا این مسئله دست همان دولت بیبرنامهای نیست که امروز بر سر کار است؟ دولتی که نه برنامه اقتصادی روشن دارد، نه مسیر مشخصی برای کنترل بازار و نه طرحی برای حل بحران مسکن و بانک.
جالب آنکه دولت روحانی که باز مورد حمایت شما بود، نیز همین مسیر را طی کرد؛ تمام همّ خود را بر مذاکره گذاشت و در عمل، بسیاری از طرحها و پروژهها را تعطیل کرد. نتیجه هم روشن شد: اقتصاد کشور معطل ماند و مردم گرفتار فشار معیشتی شدند.
آقای فاضل در یادداشت خود مدعی شدهاند که مجلس برجام را آتش زد. این سخن، تحریف آشکار واقعیت است. اقدام مجلس صرفاً نمادین بود و در واکنش به خروج رسمی و یکجانبه آمریکا از برجام انجام شد. اما شما این بخش از ماجرا را عمداً حذف میکنید تا برجام و آمریکا را بزک کنید!
در همان روزهایی که دوستان شما با آن خانم عکس یادگاری میگرفتند و با لبخند با آمریکاییها قدم میزدند، تحریمها نهتنها برداشته نشد بلکه سنگینتر هم شد. اکنون باز هم با همان سادهلوحی سیاسی، دم از مذاکره تازه میزنید؛ در حالیکه در همین روزها، طرف مقابل با حملات مستقیم، عملاً «میز مذاکره» را با بمب هدف گرفت! واقعاً کجای این رفتارها نشانه تدبیر و درک سیاسی است؟
با چنین برداشتهای سطحی از سیاست و فرهنگ، شما به مرجع تقلیدی توهین میکنید که هم وظیفهٔ دینی دارد و هم اجتماعی. آیا مجمعی که خود را «مجمع محققین و مدرسین» مینامد، با این نوع تحلیلهای شتابزده و فرافکنانه، شایسته عنوان «محقق» است؟
واقعیت این است که هم دولت روحانی و هم دولت فعلی که آقای میبدی حامی آنهاست، در اجرای قانون و برنامهریزی ضعف داشتهاند. در حوزههایی مانند مسکن، بانک و مالیات، قانون عملاً کنار گذاشته شده و مردم نتیجه آن را در زندگی روزمره میبینند.
دولت روحانی با شعار مذاکره آمد و نتیجهاش شد تعطیلی پروژههای عمرانی و جهش افسارگسیخته نرخ ارز. دولت فعلی نیز با بیبرنامگی، همان مسیر را با شکل دیگری ادامه میدهد. اگر معیشت مردم به بنبست رسیده، ریشهاش در همین خط فکری مشترک است؛ خطی که سیاست را به لبخند در برابر دشمن و مدیریت را به شعار فروکاسته است.
کاش به جای حساسیت به مساله حجاب، که سریع موجب واکنش شما حتی علیه مرجعیت میشود، کمی دربرابر عزت ایرانی و غیرت دینی حساسیت داشتید و قلم و زبان خود را علیه دشمنان اسلام و انقلاب تیز میکردید!