حضرت زهرا (س) اگر چه خود امام نبود؛ ولی به استناد روایت شریف امام حسن عسکری (ع)، حجت خدا بر ائمه اطهار بود. ایشان در طول دوره کوتاه بعد از رحلت پدر بزرگوارشان، مهمترین راهبرد مبارزاتی سلسله امامت، یعنی مبارزه با تحریف و بدعت را بنا نهاد و نسبت به آن اقدام عملی کرد.
سقیفهنشینان برایآنکه دستگاه امامت را از هرگونه اقدام و واکنشی در برابر غصب جانشینی رسول خدا (ص) خلع قدرت کنند، اقدام به حسب و غصب اموال امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) کردند. سقیفهنشینان برای توجیه غصب فدک که متعلق به حضرت زهرا (س) بود و پیامبر در دوره حضورش به ایشان بخشیده بود، دست به جعل روایت زده و گفتند از پیامبر شنیدهایم که فرمود ما پیامبران مالی را به ارث نمیگذاریم. این حرف مقدمه تحریف بود و جادهصافکن بدعت. حضرت زهرا (س) در برابر این اقدام خطبهای بلیغ در مسجد مدینه ایراد کردند و در برابر بدعت و تحریف ایستادند.
اگرچه برخی اصرار دارند خطبه حضرت زهرا (س) را به یک مطالبه شخصی برای پسگرفتن یک قطعه زمین تقلیل دهند، اما گزارههای موجود در این خطبه خود بیانگر این است که ایشان در برابر تحریف و بدعت در دین به مقابله برخاسته، نه برای بازپسگیری یک قطعه زمین؛ چه آنکه در این خطبه اقدام به بیان فلسفه احکام میکنند. مهمترین سؤالی که تقلیل گرایان خطبه حضرت زهرا (س) باید پاسخ دهند این است که اگر این خطبه یک مطالبه شخصی است چرا دختر رسول خدا در آنجا به توضیح و تفسیر فلسفه احکامی همچون نماز و روزه و حج و جهاد و امامت میپردازند؟ مگر روزه و حج و جهاد تحریف شده بود؟
حضرت زهرا (س) میداند که اگر در برابر تحریف کلام رسول خدا و بدعت در جانشینی ایشان، که اکنون روی داده قیام نکند و به تبیین نپردازد، تحریفگران و بدعتگذاران، نماز و روزه و حج و زکات و جهاد و همه اجزا و ارکان اسلام را دچار تحریف و بدعت خود میکنند. ازاینرو شجاعانه در برابر اولین بدعتها و نخستین تحریفها ایستادند تا تاریخ خود به قضاوت بنشیند و خط حق از باطل شناخته شود.
پیگیری این راهبرد توسط ائمه اطهار (ع) در مواجههشان با قدرتهای زمانه دلیل دیگری است بر اینکه حضرت زهرا (س) راهبرد گذار مبارزه با تحریف و بدعت برای سلسله امامت است. زمانی که هارونالرشید از امام کاظم (ع) خواست تا حدود فدک را مشخص کند تا به اهلبیت بازگرداند، امام کاظم (ع) حدومرز فدک را کل قلمرو حکومت اسلام معرفی کرد تا به هارون در درجه اول، و به تاریخ در درجه دوم، بفهماند مبارزه سلسله امامت نه بر سر یک زمین که در برابر تحریف و بدعت در دین خداست.
با این وصف الگوی جهاد تبیین در سیره سیاسی اجتماعی حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها بر پایه مبارزه با بدعت و تحریف بنا نهاده شده است. باطل برای اینکه خود را زنده نگه دارد یا به تحریف حق دست میزند؛ یا در مسیر حق بدعت می آفریند و در طول تاریخ نیز این رویه وجود داشته است.
در عصر امروز نیز بسیاری از دشمنیها و انحرافات از همین نقطه آغاز میشود: تحریف مفاهیم، جعل روایتها، تغییر چارچوبهای معرفتی، و بازتفسیرهای جهتدار از دین و انقلاب.
بازخوانی سیره حضرت زهرا(س) به ما میآموزد که:
1. تحریف را باید در همان لحظه آغازین شناسایی کرد.
2. سکوت در برابر تحریفهای کوچک، زمینهساز انحرافهای بزرگ میشود.
این دقیقاً اساس جهاد تبیین امروز است: مقابله با تحریفهای نرم و تدریجی. حضرت زهرا(س) الگویی ارائه میدهند که: تبیین باید حافظه تاریخی جامعه را از دستبرد جریان تحریف محافظت کند.
حضرت زهرا(س) منتظر نماند تا بدعتها نهادینه شود و بعد به اعتراض بپردازد؛ بلکه همان ابتدا خطبهای تاریخی ایراد کردند تا مسیر تحریف بسته شود. این یعنی:
1. جهاد تبیین باید پیشدستانه باشد.
2. قبل از آنکه شبهه فراگیر شود باید روشنگری کرد.
3. باید زمینههای ذهنی و معرفتی جامعه را نسبت به حقیقت واکسینه کرد.
در رسانههای امروز، اغلب وقتی پاسخ میدهیم که بحران ایجاد شده است. در حالی که الگوی حضرت زهرا(س) میگوید: کار اصلی جهاد تبیین، پیشگیری است، نه صرفاً پاسخگویی. راهبرد اصلی جهاد تبیین خلق روایت برتر از حق است نه فرورفتن در حالت تدافعی.
بسیاری از بحرانها ناشی از سطحینگری نسبت به دین و مسائل اجتماعی است. الگوی حضرت زهرا(س) کمک میکند جهاد تبیین را عقلانی، عمیق و حکیمانه پیش ببریم. سیره حضرت زهرا(س) نشان میدهد که: تبیین حقیقت، خط قرمز ندارد؛ حق باید حتی در برابر قدرتمندان گفته شود.



