رحا مدیا | حجتالاسلام جواد کاوندی، پژوهشگر جامعهشناسی سیاسی
اینکه نام یک سیاستمدار بزرگی مانند سیدحسن مدرس، مدرس باشد جالب است. او در میدان سیاست چه چیز را تدریس میکرد؟ حضرت امام خمینی(ره) در ایام جوانی از قم راه افتاده، به تهران میرفت و خود را به جلسات شهید مدرس میرساند تا به سخنانش گوش داده و درس سیاست را پیش او مشق کند.
حال باید دید شهید مدرس چه چیز را به جویندگان تاریخ درس میداد؟ مدرس بهعنوان یکی از مجتهدین اصل طراز قانون اساسی مشروطه از سوی مراجع نجف معرفی گردید. بر خلاف دیگر مجتهدین معرفی شده که بهدلایل گوناگون نتوانستد به مسئولیت خود برسند، اما مدرس این تکلیف را با قوت اخذ کرد. بعدها که دید نهاد ناظر فقهی هم از سوی مجلسیها نادیده انگاشته شده و هم از سوی مجتهدین با سهل انگاری مواجه گشته و فاقد اثرگذاری است، تردید نکرد و وارد مجلس شد تا مگر در برابر کجراهه، از درون خود مجلس بایستد.
او از اولین کسانی بود که خطر رضاشاه را گوشزد کرد. آن هم درست زمانی که کمتر کسی گمان میکرد رضاشاه تا بدین حد، سر ستیز با دین داشتهباشد. حال اگر کسی بخواهد دریابد که مدرس در پی تدریس چه بود، خوب است به رابطه رضاشاه با او بپردازد و از خود، این سؤال را بپرسد که مدرس چه مشکلی را برای حکومت رضاشاه به وجود آوردهبود؟
مدرس پیش از آنکه در برابر سیاست رضاشاه بایستد در برابر سیاستهای انگلیس مقابله میکرد! اتفاقاً علت مخالفتش با رضاشاه و روی کار آمدن او نیز ریشه در همین مسأله داشت؛ چراکه مدرس رضاشاه را مهرهای در دستان دولت انگلیس میدید.
رضاشاه نمیتوانست مدرس را تحمل کند و سعی در از میان برداشتن او داشت. بعد از ترور ناموفق مدرس، اولین جملهای که از ایشان به دستگاه استعمار مخابره شد این بود: به کوری چشم دشمنان، مدرس سالم است!
اگرچه مدرس مدتها تحت مراقبت بود؛ اما در نهایت او را به تبعید فرستادند و گویا این نیز کافی به نظر نمیرسید، و این تقابل همچنان ناگزیر و شهادت مدرس گریزناپذیر بود!
مدرس را بعد از آنکه زهر در جان او کارگر نیافتاد و در دریای وجود او حل شد، با عمامهاش خفه کردند تا صدای او را خاموش کنند، اما او به فریادی تبدیل شد تا در گوش تاریخ پیچید.