در نقد مذاکره؛

آمریکا؛ دوستی که هرگز دوست نبود!

تاریخ روابط ایران و آمریکا پر از فراز و نشیب‌هایی است که هر کدام درس‌های بزرگی برای ما دارند. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که دولت مصدق را سرنگون کرد، تا حمایت بی‌قید و شرط از شاه در سال‌های پس از آن، آمریکا همواره منافع خود را بر استقلال و حاکمیت ملی ایران ترجیح داده است.

رحامدیا | یوسف پورجم، پژوهشگر حوزوی

آمریکا، کشوری که خود را مدافع دموکراسی و حقوق بشر می‌خواند، در طول تاریخ چه بر سر کشورهایی آورده است که به آن‌ها «دوست» خطاب می‌کرد؟ از کودتاهای نظامی در آمریکای لاتین تا تحریم‌های ظالمانه علیه ایران، همه نشان‌دهنده این واقعیت تلخ است، که آمریکا نه یک دوست، بلکه یک بازیگر خصومت‌آمیز در صحنه جهانی است؛ اما چرا برخی هنوز به مذاکره با این «دوستِ نادیدنی» اصرار دارند؟

تاریخ روابط ایران و آمریکا پر از فراز و نشیب‌هایی است که هر کدام درس‌های بزرگی برای ما دارند. از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که دولت مصدق را سرنگون کرد، تا حمایت بی‌قید و شرط از شاه در سال‌های پس از آن، آمریکا همواره منافع خود را بر استقلال و حاکمیت ملی ایران ترجیح داده است. حتی پس از انقلاب اسلامی، زمانی که ایران تصمیم گرفت راه استقلال و خوداتکایی را در پیش بگیرد، آمریکا با تحریم‌های اقتصادی، فشارهای سیاسی و جنگ روانی سعی کرد تا ایران را به زانو درآورد.

اما این تنها ایران نیست که از سیاست‌های خصمانه آمریکا آسیب دیده است. از کودتای شیلی در سال ۱۹۷۳ که سالوادور آلنده را سرنگون کرد، تا تحریم‌های ظالمانه علیه کوبا که بیش از شش دهه است ادامه دارد، آمریکا بارها ثابت کرده است که برای رسیدن به اهداف خود، از هیچ اقدام غیراخلاقی و غیرقانونی دریغ نمی‌کند. حتی در سال‌های اخیر، شاهد تحریم‌های یکجانبه علیه کشورهایی مانند ونزوئلا و کره شمالی بوده‌ایم که تنها هدف آن‌ها، تضعیف اقتصاد و ایجاد نارضایتی در میان مردم این کشورهاست.

با وجود این تجربه‌های تلخ و سیاست‌های خصمانه آمریکا، هنوز هم برخی در داخل کشور اصرار به مذاکره با این کشور دارند. این در حالی است که تاریخ نشان داده است آمریکا نه تنها قابل اتکا نیست، بلکه همواره از مذاکرات به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود استفاده کرده است. از نقض برجام تا تحریم‌های ظالمانه پس از آن، همه نشان‌دهنده این واقعیت است که آمریکا به تعهدات خود پایبند نمی‌ماند و تنها به دنبال منافع خود است.

برجام، به عنوان یکی از مهم‌ترین توافق‌های بین‌المللی ایران، نمونه‌ای بارز از این رفتار دوگانه است. ایران با حسن نیت وارد مذاکرات شد و تعهدات خود را به طور کامل اجرا کرد، اما آمریکا نه تنها به تعهدات خود عمل نکرد، بلکه با خروج یکجانبه از برجام و اعمال تحریم‌های بیشتر، نشان داد که برای این کشور، تعهدات بین‌المللی تنها ابزاری برای فشار و زورگویی هستند.

اما سؤال اینجاست که چرا با وجود این تجربه‌ها، هنوز هم برخی در داخل کشور اصرار به مذاکره دارند؟ آیا واقعاً می‌توان به کشتی که بارها غرق شده است، اعتماد کرد؟ یا این که مذاکره با آمریکا تنها یک بازی جدید است که در نهایت به نفع آن‌ها تمام خواهد شد؟

تاریخ به وضوح نشان داده است که آمریکا نه تنها قابل اعتماد نیست، بلکه همواره به دنبال تضعیف استقلال و منافع ملی کشورهایی مانند ایران بوده است. به جای تکیه بر وعده‌های پوچ قدرت‌های خارجی، ایران باید با تکیه بر توانایی‌های داخلی و همبستگی ملی، راه پیشرفت و استقلال را هموار کند. آینده ایران در دستان مردمی است که با آگاهی و هوشیاری، می‌توانند در برابر هرگونه تهدید و فشار خارجی مقاومت کنند.

از همین نوییسنده بخوانید

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
آمریکا؛ دوستی که هرگز دوست نبود!

لینک کوتاه: