رحا مدیا | معصومه حسنعلی زاده
حضور روحانیت در جامعه و میان تودههای مردم، از گذشته تاکنون، همواره با فراز و نشیبهای مختلفی همراه بودهاست. علمایی که در نبود شرایط و امکانات، با خون خود، علم خویش را نوشتند تا مکتب اسلام زنده بماند. بزرگانی به پیروی از سیرهی نبوی، همچون طبیبی، بهدنبال دردمندان میگشتند تا دستی بگیرند و مرهمی باشند. و طلابی که در زمان جنگ و دفاع از حریم و حرم، اسلحه بهدست میگیرند و بهوقت حدوث بلایای طبیعی، آستین همت و کمک بالا میزنند و با این حال، آماج تیرهای زهرآگین توهین و تهمت از جانب دشمناند. همه را به جان میخرند، گلهای ندارند و همچنان قلبشان برای دین و دنیای مردم میتپد.
امام راحل در منشور روحانیت با توصیف دقیق و زیبایی از علت محبوبیت حوزهی علمیه و روحانیت، جایگاه ایشان را اینگونه ترسیم کردهاند: «در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سرنیزه بوده است نه سرمایهی پولپرستان و ثروتمندان؛ بلکه هنر و صداقت و تعهد خود آنان بودهاست که مردم آنان را برگزیدهاند… خصوصیات بزرگی چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و عدم وابستگی به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسئولیت در برابر تودهها، روحانیت را زنده و پایدار و محبوب ساختهاست…»
این موقعیت حساس، خطیر و تأثیرگذاری که متوجه حوزویان در میان جامعه است، دشمنان اسلام را بر آن واداشت تا علاوه بر تبلیغات سوء علیه روحانیت معظم و نشر اکاذیب، تهمتها و برچسبهای ناروا به آنان، در صدد نفوذ بین آنان برآمده و از میانشان، طلاب جاهلِ کمبصیرت را با خود همصدا کنند تا از این رهگذر، بنای ریشهدار حوزه را متزلزل ساخته و بقای دین و روحانیت در جامعه را به مخاطره اندازند.
حضرت امام در ادامهی سخن پیشین، خطر بزرگ نفوذ را به حوزویان گوشزد نمودند و دقت و توجه آنان را در این امر خواستار شدند: «استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مأیوس شد، دو راه را برای ضربه زدن انتخاب نمود. یکی راه ارعاب و زور، دیگری راه خدعه و نفوذ. در قرن معاصر وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راههای نفوذ تقویت گردید…»
در خاتمه به ذکر مهمترین حربهی نفوذ در کلام ایشان بسنده میکنیم. باشد که این تذکر، تلنگری برای مؤمنین و تبیینی برای اهل بصیرت باشد: «اولین و مهمترین حرکت، القای شعار جدایی دین از سیاست است که متأسفانه این حربه در حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شدهاست تا جایی که دخالت در سیاست، دون شأن فقیه و ورود در معرکهی سیاسیون، تهمت وابستگی به اجانب را بههمراه میآورد. یقیناً روحانیون مجاهد از نفوذ، بیشتر زخم برداشتهاند. گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بی دینی را تنها اغیار به روحانیت زدهاست؛ هرگز. ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته، بهمراتب کاریتر از اغیار بوده و هست.»