رحا مدیا | سید عبدالله هاشمی
آنچه در مناظره استاد ابوالقاسم علیدوست و دکتر عبدالکریم سروش گذشت؛ در حوزه استدلال بروندینی برای اثبات قبض فقه و تکیه بر انتظار بشر از دین برای تعیین مرز شریعت چند نکته قابل توجه است.
نکته اول: دکتر سروش پس از استدلال استاد علیدوست به گزارههای قرآنی مبینشریعت برای کشف مرز فقه و گستره آن، به این روش انتقاد نموده و این کار را ناصواب میداند.به باور ایشان، باید پیش از ورود به دین و نصوص دینی انتظار بشر از دین را بیابیم و به دنبال آن مرز شریعت را کشف کنیم. نباید گستره شریعت را از خود دین سوال کرد بلکه باید براساس مبانی پیشین از جمله انتظار بشر از دین به پاسخ دست یافت.این درحالی است که پیش از این خودشان برای اثبات قبض فقه به آیه استدلال کردهاند. اگر برای اثبات بسط فقه نمیتوان به نصوص استناد کرد آیا برای اثبات قبض آن میتوان استناد کرد؟!
نکته دوم: انتظار بشر از دین دوگونه است انتظار فطرتپایه و انتظار منفعتپایه؛ انتظارات منفعتپایه انسان از دین، به گونهای است که در هیچ آیین الهی و الحادی به طور کامل حاصل نمیشود و نمیتوان انتظارات منفعتپایه انسان را برآورده ساخت. انتظارات برخاسته از هوس،لذت،راحتی و… به دلیل تزاحم با سایر نیازها موجب چالش و ناکامی است.
راهبرد صحیح نسبت به انتظارات منفعتپایه، جهتدهی،کنترل و تامین معقول آن است نه مبنا قرارگرفتن برای سامانبخشی به ساختار دین.
اما انتظار فطرتپایه تنها بوسیله دین الهی حاصل میشود.هیچ آیین دیگری جز اسلام انتظارات فطرتپایه بشر را تامین نمیکند.دین به صراحت اعلام نموده است که ساختمان خود را بر پایه فطرت انسان بنا کرده است و انتظارات فطرت پایه انسان تنها در ساحت دین الهی به دست میآید جز دین الهی هیچ مرام و منسکی انتظارات فطرت را تامین نمیکند. از این رو اندیشمند بزرگ آیت الله شاه آبادی معتقد است دین تفصیل فطرت است و فطرت اجمال دین.
دکتر سروش، خوانشی تاریخی از فطرت دارد. ایشان در کتاب «از تاریخ بیاموزیم» انسانشناسی تاریخی را برگزیده و با همان نگاه تجربهگرایانه به مطالعه فطرت پرداخته است. بازیابی مفاهیم معرفتی بنیادین از تاریخ دورشدن از معنا و گوهر اندیشه است. نمیتوان تمام انسان را از تاریخ بازشناخت.
چشمپوشی بر انتظارات فطرتپایه موجب میشود، انتظارات سودجویانه بشر از دین را معیار تعیین مرز شریعت قرار دهیم تا از این رهگذر به پذیرش همجنسبازی و روابط نامشروع و همنوایی با سمفونی فساد برسیم.
معیار دانستن انتظارات منفعتپایه انسان برای تعیین مرز شریعت مانند آن است که طراحی یک نظام آموزشی را به سلیقه فراگیران واگذار کنیم.
انتظار کسی که برای فراگیری زبان به یک موسسه زبان مراجعه میکند این است که در پایان مسلط به زبان مورد نظر بشود اما این انتظار را ندارد که طراحی نظام آموزشی هم به تیغ میل او سپرده شود.
نکته سوم: لازمه معیار دانستن انتظار بشر از دین برای تعیین گستره شریعت، این است که در حوزه اخلاق نیز با همین مبنا پیش برویم و به قبض اخلاق نیز ملتزم شویم.چراکه سطح انتظار بشر در اخلاق نیز حداقلی است.بشر امروز چندان علاقهای برای پذیرش چارچوب و حدود اخلاقی ندارد و انسانگرایی افراطی پذیرای هیچ حدی نیست مگر به ناچار.