رحا مدیا | قدرتالله غلمانی
در روزگاری که جهان بیش از هر زمان دیگر نیازمند عقلانیت، گفتوگو و دوری از خشونت است، تهدید به ترور رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای، از سوی مقامات آمریکایی – چه در قالب سخن مستقیم یا پیامهای غیررسمی – پدیدهای خطرناک و نشانهای از افول عقلانیت سیاسی در نظام سلطه است. این تهدید، تنها یک مسئله سیاسی و امنیتی نیست، بلکه حملهای مستقیم به جایگاه دینی، فقهی و معنوی شخصیتی است که نه تنها در ایران، بلکه در جهان اسلام و شیعه، بهعنوان یک مرجع دینی و رهبر فکری شناخته میشود.
جایگاه حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای؛ از مرجعیت تا رهبری جهانی
حضرت الله العظمی امام خامنهای، پس از ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، با اجماع خبرگان و پشتوانه عظیم مردمی، رهبری نظام جمهوری اسلامی را برعهده گرفت. اما آنچه ایشان را از بسیاری از رهبران سیاسی دیگر متمایز میسازد، ترکیب بینظیر بین مرجعیت فقهی، زعامت سیاسی، رهبری انقلابی و هدایت فکری است. نفوذ کلام و اندیشه ایشان نه تنها در ایران، بلکه در میان ملتهای آزادیخواه، مسلمانان و حتی متفکران مستقل جهان به چشم میخورد.
از فلسطین تا لبنان، از یمن تا عراق و سوریه، جریان مقاومت بر پایه اندیشههای ایشان شکل گرفته و گسترش یافته است. این نقش بیبدیل، خشم نظام سلطه را برانگیخته و دشمنان جمهوری اسلامی را به توطئههای مستقیمتر سوق داده است. تهدید به ترور، اگر چه مسبوق به سابقه در تاریخ انقلاب است؛ اما وقتی متوجه شخصیتی با این جایگاه عظیم دینی و بینالمللی میشود، عملاً اعلان جنگ با هویتی عمیقتر از یک نظام سیاسی است: اعلان جنگ با اسلام مقاومت.
ابعاد اعتقادی و دینی این تهدید
در فرهنگ شیعه، مرجعیت دینی جایگاه ویژهای دارد؛ مراجع تقلید و زعمای دینی نه تنها راهبران معنوی جامعه، بلکه ستونهای استوار در مقابل ظلم، فساد و استکبار محسوب میشوند. تهدید به حذف فیزیکی چنین شخصیتی، از نگاه میلیونها مؤمن، نه تنها اقدامی سیاسی بلکه حرکتی شیطانی و ضد الهی تلقی میشود.
رهبر انقلاب اسلامی نه تنها فقیه جامعالشرایط، بلکه نایب امام عصر(عج) در دوران غیبت کبری است. تعرض به چنین مقامی در نگاه بخش عظیمی از جهان اسلام، تعرض به حریم امامت و ولایت است. این مسئله میتواند پیامدهای دینی و اعتقادی خطرناکتری از آنچه تحلیلگران سیاسی تصور میکنند در پی داشته باشد.
پیامدهای سیاسی و منطقهای
تهدید به ترور رهبری نظام، میتواند معادلات منطقهای را بهشدت دگرگون کند. رهبری آیتالله العظمی امام خامنهای محور وحدت و انسجام در جبهه مقاومت است. تعرض به ایشان، موجب بیداری بیشتر نیروهای مقاومت، بسیج همگانی ضدآمریکایی و شاید حتی پاسخهای شدید و مستقیم از سوی متحدان ایران خواهد شد. این اقدام میتواند منجر به تغییر فاز تقابل ایران و آمریکا از جنگ نیابتی به رویارویی مستقیم شود.
همچنین از منظر حقوق بینالملل، چنین تهدیدی بهشدت خلاف اصول منشور سازمان ملل است و میتواند حیثیت بینالمللی آمریکا را بیش از پیش مخدوش سازد. ایران این حق را خواهد داشت که موضوع را از طریق نهادهای جهانی پیگیری کرده و حمایت کشورهای مستقل را جلب کند.
آزمون ملت ایران و جبهه مقاومت
این تهدید اگرچه خطرناک است -البته آمریکاییها هزینه این تهدید را پرداخت خواهند کرد- اما همانند بسیاری از توطئههای پیشین دشمنان، میتواند به فرصتی برای تقویت انسجام داخلی، رشد معنویت، و هوشیاری ملت ایران تبدیل شود. تجربه نشان داده است که هرگاه دشمن دست به تهدید زده، ملت ایران و امت اسلامی با قدرت بیشتری پشت سر رهبر خود ایستادهاند.
امروز نیز چنین است؛ تهدید رهبر انقلاب، تهدید یک ملت نیست، تهدید یک امت است. و این امت، در برابر چنین تهدیداتی نه تنها عقبنشینی نمیکند، بلکه با عزمی راسختر به راه روشن خود ادامه می دهد.