یادداشت؛

وفاق یا واگذاری میدان؛ نقدی بر سیاست فرهنگی دولت در قبال بی‌حجابی

واقعیت امروز جامعه نشان می‌دهد که سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی دولت، بیش از آنکه به وفاق بیانجامد، به «واگذاری میدان» شبیه است. بی‌حجابی و قبح‌شکنی در سطح شهرها روزبه‌روز آشکارتر می‌شود و هم‌زمان، نهادهای مسئول با سکوت یا انفعال از کنار آن می‌گذرند.

رحا مدیا | محمد علی رستملو

وفاق ملی اگر حول محور ارزش‌های دینی شکل نگیرد، چیزی جز تسلیم در برابر بی‌قانونی و بی‌توجهی به احکام الهی نخواهد بود. امروز، دولت به‌نام وفاق و جلوگیری از دوقطبی، میدان را برای قانون‌شکنان فرهنگی باز گذاشته است؛ نتیجه آنکه خانواده‌های متدین، که ستون اصلی جامعه‌اند، در حاشیه مانده‌اند.

یکی از پررنگ‌ترین واژه‌هایی که این روزها در ادبیات دولتمردان تکرار می‌شود، «وفاق» است. اما پرسش جدی این است که وفاق به چه معناست و در عمل چگونه اجرا می‌شود؟ آیا وفاق یعنی کنار گذاشتن اصول و ارزش‌های مشترک جامعه، یا تقویت وحدت حول آن‌ها؟

واقعیت امروز جامعه نشان می‌دهد که سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی دولت، بیش از آنکه به وفاق بیانجامد، به «واگذاری میدان» شبیه است. بی‌حجابی و قبح‌شکنی در سطح شهرها روزبه‌روز آشکارتر می‌شود و هم‌زمان، نهادهای مسئول با سکوت یا انفعال از کنار آن می‌گذرند. این وضعیت نه تنها به تحکیم وفاق منجر نشده، بلکه دوگانه‌ای خطرناک ساخته است: اقلیتی قانون‌شکن آزادانه هنجارشکنی می‌کنند و اکثریت خانواده‌های دیندار احساس می‌کنند بی‌پناه رها شده‌اند.

امر به معروف؛ فریضه‌ای که زیر غبار سیاست خاک می‌خورد

امر به معروف و نهی از منکر، تنها یک دستور دینی فردی نیست، بلکه ضامن حیات اجتماعی و اخلاقی جامعه اسلامی است. وقتی دولت از اجرای این فریضه غافل می‌ماند، پیام غیرمستقیم آن به جامعه این است که «ارزش‌ها قابل معامله‌اند». نتیجه چنین رویکردی، فراتر از ظاهر بی‌حجابی است: بی‌تفاوتی نسبت به حلال و حرام، بی‌اعتمادی عمومی به حاکمیت، و فرسایش تدریجی هویت جمعی.

نقد اصلی به دولت اینجاست: شما به نام جلوگیری از دوقطبی، عملاً بزرگ‌ترین دوقطبی را ایجاد کرده‌اید. خانواده‌های متدین که اکثریت جامعه‌اند، از سیاست‌های فرهنگی دولت دلگیر و ناامید شده‌اند و در مقابل، جریان‌های بی‌اعتنا به ارزش‌های دینی آزادی عمل یافته‌اند. آیا این همان وفاقی است که وعده داده بودید؟

راهی برای بازگشت وجود دارد

جامعه اسلامی نیازمند ترکیب هوشمندانه «کار ایجابی فرهنگی» و «اجرای منسجم قانون» است. هرکدام به‌تنهایی کافی نیستند و در بهترین حالت، اثر کوتاه‌مدت دارند. دولت اگر به‌راستی به وفاق می‌اندیشد، باید چند گام روشن بردارد:

تعریف شفاف وفاق: وفاق یعنی اتحاد حول ارزش‌های پذیرفته‌شده دین و قانون اساسی، نه تسلیم در برابر اقلیت هنجارشکن.

بازسازی امر به معروف در قالب نهادی مردم‌پایه: جذب نیروهای آگاه، متعهد و خوش‌اخلاق که بتوانند با احترام و ادب، تذکر دینی و اجتماعی بدهند.

سرمایه‌گذاری در کار فرهنگی ایجابی: از مدرسه تا دانشگاه و از رسانه ملی تا شبکه‌های اجتماعی؛ باید الگوهای موفق، جذاب و باورپذیر برای جوانان ارائه شود.

اجرای عدالت فرهنگی-قانونی: اجرای قوانین مرتبط با حجاب و عفاف، بدون خشونت و بدون تبعیض، اما با قاطعیت و انسجام.

کلام پایانی

دولت اگر امروز میدان را خالی بگذارد، فردا باید هزینه‌های سنگین‌تری را برای بازسازی اعتماد و اخلاق عمومی بپردازد. وفاق واقعی بر مدار ارزش‌های الهی و دینی شکل می‌گیرد، نه بر پایه چشم‌پوشی از آن‌ها. خانواده‌های متدین ایران، ستون اصلی این جامعه‌اند؛ بی‌توجهی به آن‌ها نه تنها بی‌عدالتی است، بلکه ضربه‌ای است به خودِ وفاق ملی.

guest
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها