به گزارش رحا مدیا، هشتمین مدرسه حکمرانی اسلامی تحت عنوان «مدرسه حکمرانی زمینهساز (۲)» با سخنرانی حجتالاسلام علی ذوعلم عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه با موضوع«حکمرانی زمینهساز مکتب امام خامنهای» برگزار شد.
حکمرانی ولایی شناسنامه و هویت حکمرانی اسلامی مطلوب است
حجتالاسلام ذوعلم در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه ما ترکیب حکمرانی ولایی را به عنوان شناسنامه و به عنوان هویت حکمرانی اسلامی مطلوب مورد تاکید قرار دادهایم، اظهار کرد: در واقع معتقدیم همانگونه که مبانی اعتقادی و فلسفهی سیاسی ما با مبانی رایج متفاوت است لذا در زمینه عنوان نیز باید عنوان متمایز داشته باشیم البته که حتما این عنوان باید ریشهدار باشد و در قرآن و بحث بزرگان و اندیشمندان به ویژه رهبر معظم انقلاب جای باشد.
بحث و سوال امروز جهان این است: کدام اسلام؟
عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه ادامه داد: حکمرانی اسلامی یک عنوان عام است؛ پرسش اینجاست که کدام اسلام؟ اکنون دعوای جهان بر سر همین است که کدام اسلام؟ عنوان اسلامیِ صرف کافی نیست؛ اما تعبیر ولایی تخصیصی به آن میزند و روشن میکند که تعبیر ما اسلامِ عقل و نقل، اسلامِ مبتنی بر قرآن و عترت است.
رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی افزود: نکته دیگر این است که اساسا ولایت بسیار بیشتر از حُکم به کار رفته و تعبیر لطیفتر و متناسبتر از غایتی است که در حکمرانی وجود دارد؛ در ادبیات گذشته نیز کسی چون غزالی تعبیر (ولایت راندن) را به کار برده و مشخص است که در ذهن اندیشمندان مسلمان این مساله بوده که جنس حکومت ما ولایت و نَه حکم راندن است.
حجتالاسلام ذوعلم در ادامه گفت: خود این تعبیر ریشهدار و جهتدهنده است، نکته دیگر اینکه آنچه نهایتا در حکمرانی حاصل میشود یک نوع پذیرفتن و اطاعت قبول است، این تبعیت و اطاعت وقتی برخاسته از ولایت است بسیار متفاوت خواهد بود تا وقتی که برخاسته از حکم باشد؛ در حکم یک نوع الزام نهفته است؛ اما در ولایت یک نوع ارتباط معنوی و عاطفی وجود دارد، اینکه در این دعا به وجود حضرت صاحب الزمان(عج) عرض میکنیم که زمینهای فراهم شود که مردم جهان از روی رغبت آن عدالت مهدوی را بپذیرند نَه اینکه فقط مبتنی بر حکم و قانون (البته آن را نفی نمیکنیم) اما آن حالت ارتقای حکم؛ همان ولایت است.
عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: غایت حکمرانی و حکم حتی در شریعت ما دستیابی به مراتبی از ولایت الله است، یعنی غایت جریان حکم؛ تحقق ولایت است که انسانها به درجاتی از ولایت دست یابند و بشوند ولیالله؛ البته ولی الله نیز درجات دارد.
وی در ادامه گفت: بنابراین حکمرانی ولایی عنوان جهتدهنده و متمایز کننده مجموعه نظام حکمرانی و حکومتی ما با دیگران است؛ غایت آنها ایجاد نظم در جامعه است تا آزادی در جامعه تحقق یابد یا عدالت با معنای متوسط ایجاد شود؛ در حالی که ما تمام آنچه را که در عالم اتفاق میافتد را مقدمه برای تحقق ولایت الهی میدانیم و در نتیجه حکمرانی یک فرآیند، یک ابزار و زمینه برای دستیابی به ولایت است و به همین جهت عنوان بحث حکمرانی زمینهساز تعیین شده؛ یعنی حکمرانی که زمینهسازی برای تحقق ولایت الهی میکند.
حجتالاسلام ذوعلم تصریح کرد: مقدمه دوم در باب ضرورت بحث حکمرانی ولایی به ویژه برای آینده و نتایج و فایده این بحث است؛ امروز در جامعه ما نظام ولایی مبتنی بر ولایت فقیه حاکم است، غالبا تصور میشود این نظام ولایی صرفا در حضور شخص ولی فقیه عادل در رأس تامین میشود حال آنکه این طور نیست؛ مقام معظم رهبری یک زمان فرمودند: «رهبری بخشی از نظام است و نه خودِ نظام»؛ پس بر اساس تصریح رهبری مجموع ساختار و نظام فرآیند اعم از قوای سه گانه جمهوری اسلامی میشود و رهبری بخشی از نظام است؛ در مسئولیتها، اختیارات، جهتدهی و اثرگذاری بخشی از نظام است اما گاهی توقعاتی دامن زده و ساخته و پرداخته می شود که همه امور بر عهده رهبری است و ایجاد یک فضای منفی میکنند تا هرجا نقص و خلائی است بر عهده رهبری بگذارند.
عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه ادامه داد: مقام معظم رهبری هرگز در مقام این نبودند که رهبری را مبرا از نقایص بدانند، این مطلقسازی که برخی تصور میکنند که کمک کردن به رهبری است در واقع حتی خود ایشان (مقام معظم رهبری) قبول ندارند؛ خود امامین انقلاب قائل نبودند که ولی فقیه معصوم است و خطا نمیکند، هر دو گاهی گفتند که اشتباه کردیم فلان کار را کردیم، البته این اشتباهات نیز قابل تفسیر است و معنایش این نیست که حجیت ولی فقیه مورد خدشه واقع شود؛ این از قبیل آن فتوایی است که مجتهد آن فتوا را میدهد و برای خودشحجیت دارد و اگر زمانی مسالهای پیش آمد و فتوا تغییر کرد آن حجیت منتفی نمیشود؛ در واقع در این مقطع از بحث میخواهیم بگوییم که حجیت ولی فقیه مستلزم عصمت او نیست که یعنی او خطا نمیکند، مجتهدین ما گفتهاند که مجتهد ممکن است خطا هم بکند؛ اما روی جایگاه و حجیت او تاثیر ندارد.
حکمرانی ولایی باید در سطوح مختلف نظام ظهور و بروز داشته باشد
این پژوهشگر تأکید کرد: اینکه تصور کنیم حکومت ولایی صرفا در این است که در رأس یک ولی فقیه جامعالشرایط مورد قبول مردم باشد تصور درستی نیست، یعنی باید آن ویژگیها و آن نگاه و رفتار و خصوصیات در مجموعه ارکان نظام جریان پیدا کند و اگر در مورد حکمرانی ولایی بحث میکنیم زمینهای فراهم شود که این حکمرانی ولایی در سطوح عالی، میانی و متوسط تبدیل به حکمرانی الهی به معنای تام و عام و خرد شود؛ یعنی در سطح روسای سه قوه، در سطح مسئولان عالی نظام و نهادهای عمومی همین دینشناسی، عدالت، تقوا، شجاعت و ویژگیها جریان یابد، در نتیجه فایده این بحث آن است که اگر در این مولفهها و خصوصیات تامل کنیم میشود نسبت به نوع رفتار و فرآیندها و فرهنگ مدیریتی که باید در جامعه جریان یابد مطالبه به وجود بیاید که هنوز با این رویکرد فاصله زیادی داریم.
حجتالاسلام ذوعلم افزود: نکته دیگر این است که در نظام ولایی تبعیت و همراهی و همدلی جامعه باید بر پشتوانه عقلانی و اعتقادی مستقر باشد، این بحث میتواند این مساله را تعمیق کند، یعنی ما با بصیرت، با آگاهی و با تحلیل آن رفتار مدیریتی و حکومتی و ولایی ر هبری را درک کنیم،اینکه بگوییم چشمبسته و گوشبسته باید اطاعت کرد مبنایی ندارد بلکه باید با بصیرت اطاعت کرد و هر چه قدر این بصیرت عمیقتر شود خود به خود همراهی جامعه تقویت خواهد شد و اساسا جامعه متوجه است که دستور و موضع رهبری بر چه مبنا و چارچوبی بوده است.
وی تصریح کرد: نکته دوم ایجاد زمینه بیشتر و عمیقتر برای مشارکت و حضور فعال وآگاهانه و همه جانبه جامعه در امر حکومت و سیاست است، از نقد و ارزیابی گرفته تا مطالبه و پیشنهاد و تبعیت و همراهی؛ چراکه همه این موارد باید با یکدیگر همراه باشند؛ یعنی اگر کسی بگوید که من تابع ولی فقیه هستم دیگر معنایش این نیست که نظر نمی دهم یا اگر کسی گفت به فلان مطلب نقد دارم یعنی تبعیت از ولی فقیه نمی کنم؛ تبعیت و همراهی کردن و زمینه سازی برای اقتدار و جریان حکم برای این است که جامعه بتواند از استحکام قدرت ملی برخوردار شود و زمینه برای پیشرفت و تعالی و دستیابی به آمرانهای ملی فراهم آید.
عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: نتیجه نهایی این بحث ارتقای کارکرد نظام ولایی به معنای عام و عمیق آن و زمینهسازی تمدن نوین اسلامی و طلوع خورشید ولایت عظمی به تعبیر مقام معظم رهبری است؛ تحقق این امر نیازمند آن است که به اصول و فرایند و مبانی و رویکردهای حکمرانی الهی فکر شود، لذا در این مقدمه خواهم گفت که این بحث صرفا نظری نیست البته مبانی نظری دارد اما ثمره عملی دارد وهمان طور که حکمرانی و حکومت از جنس حکمت عملی است، مباحث ما هم باید در این زمینه تاثیرگذار و نقش عینی و عملی داشته باشند.
حجتالاسلام ذوعلم افزود: نکته سوم این است که حکمرانی ولایی یک الگو یا نظریه و گفتمان متفاوت نسبت به حکمرانی ارائه میدهد که با آن دیدگاه رایج کاملا متمایز است؛ پیشتر اشاره شد که فلسفه الهی متفاوت است و فلسفه سیاسی و توحیدی و غیرتوحیدی نسبت به یکدیگر متفاوت از مبانی هستند و از سوی دیگر انسانشناسی، هستیشناسی و معرفت شناسی و ارزششناسی متفاوتی با یکدیگر دارند؛ در نتیجه حکمرانی ولایی نیز یک الگو و نظریه و گفتمانی از حیث دیگر بوده و کاملا متفاوت است؛ پس اگر بخواهیم این تفاوتها را برای مخاطب به نحو کامل توضیح دهیم باید چگونه بحث را ارائه کنیم؟ قطعا اولین نکته این است که این حکمرانی الهی مبتنی بر نگاه توحیدی است، نگاه توحیدی به انسان، جهان، به تشریع، به آینده، همه این مقولاتی که داریم و در همان مباحث طرح کلی در بحث ایمان توسط مقام معظم رهبری مطرح شده و البته برخی بزرگان دیگر از جمله شهید مطهری بحث کردند؛ امام خمینی (ره) نیز خاستگاه انقلاب اسلامی را همیت اعتقاد و التزام به توحید معرفی کرد.
وی در ادامه گفت: توحید یک اصل اعتقادی صرف نیست؛ بلکه اصل اعتقادی است که در همه ارکان زندگی فرد مومن مسلمان جریان مییابد و اینگونه نیست که توحید صرفا از منظر جهانبینی باشد، بلکه در بُعد ایدئولوژی و رفتار نیز توحید جریان دارد؛ با توجه به این مسایل حکمرانی ولایی مبتنی بر نگاه توحیدی است و حکمرانی ولایی امتداد همان حکمرانی نبوی الهی است و ریشه در سنت و سیره پیامبر(ص) دارد و با مباحث حکمرانی که در غرب مطرح میشود ارتباطی ندارد.
حکمرانی ولایی مبتنی بر عقلانیت و دانش و بصیرت است
عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه افزود: حکمرانی مبتنی بر عقلانیت و دانش و بصیرت است، تصور نشود که وقتی میگوییم حکمرانیِ ولایی یعنی حکمرانی مبتنی بر تقلید و تحجر؛ حکمرانی ولایی مبتنی بر عقلانیت و دانش و بصیرت است، این حکمرانی مردمنهاد و برخاسته و متکی بر اراده و همراهی مردم است. اینکه حکمرانی تعالیبخش و عادلانه و پیشبرنده آحاد جامعه و هویت جمعی ملی اسلامی و جهانی است؛ هویت ملی ما سه رکن اسلامیت، ایران، وطن دوستی است که انقلابی بودن هم در آنها وجود دارد.
حجتالاسلام ذوعلم با بیان اینکه هویت امتی ما، هویت جهانی ما را پیش میبرد، ادامه داد: حکمرانی ولایی، در تعارض با منافع جوامع قرار نمیگیرد بلکه منافع و مصالح جهان و همه بشریت نیز برایش مطرح است و نهایتا حکمرانی زمینهساز که برایش بحث میکنیم؛ نکته دیگری که باید به آن توجه شود تعارضانگاری از سوی یک طیف از جامعه است که باید حل شود؛ این تعارض انگاری در ذهن برخی از روشنفکران و تحصیلکردگان ما وجود دارد و انجام هم میشود یعنی دائما تضادسازی و دوگانهسازی صورت میگیرد که حکمرانی الهی مقصود شماست یا حکمرانی انسانی؟ ما پاسخ میدهیم که در حکمرانی ولایی هر دو هست. در این بین مساله این است که باید این دوگانهها حل شود.
عضو شورای علمی گروه فرهنگپژوهی پژوهشگاه تصریح کرد: مقام معظم رهبری صریحا بحث حکمرانی را به مثابه نرم افزار تلقی میکنند. ما میگوییم نرم افزار حرکت امت در بستر حکومت ولایی برای تحقق مقاصد اسلامی است؛ توجه داشته باشیم که بیانات مقام معظم رهبری در این رابطه بسیار اهمیت دارد. به هرحال مومن فقط کسی نیست که در مسجد و اعتکاف مومن است یا وقتی زیارت عاشورا میخواند، مومن است بلکه او همه جا مومن است پس در حرکت و تصمیم گیری و انتخاب آگاهانه مومن است و این مومنانه بودن دو عنصر اساسی دارد؛ نخست آگاهانه مومن و دوم متعهد است؛ پس نرمافزار حرکت مجاهدانه امت یا مردم که به تدریج به امت تبدیل می شود همین حرکت آگاهانه و متعهدانه با راهبری امام و ولی جامعه است./ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی